22بهمن
خدایی کن مادر خوب
تقدیم به همه مادرانی که مثل من گاهی خسته و کم تحمل میشن و سر همسری غر میزنن که : دیگه بریدم دیگه تحمل ندارم و ته دلشون میگن خدا جون یه وقت به حساب ناشکری نذاری . من میخوام این متن رو چاپ کنم بزنم به دیوار که هرروز جلوی چشمم باشه تایادم نره که بالاترین مقام رو دارم تو دنیا . نگاه کن به کوچکی و بی پناهی و نیازهای لحظه به لحظه اش. که دمی تو را از خود غافل نمی خواهد و نمی تواند ببیند. هیچ کسی را در دنیا نمی شناسد جز تو. با هیچ کس پیوندی ندارد جز تو. به هیچ کس امید نمی بندد جز تو. به هیچ کس آرام نمی گیرد جز تو. فقط و فقط تو را می شناسد و تو را می خواهد. عجیب "یکّه شناس" است. اوج نیاز و بیچارگی اش را ح...
نویسنده :
مامانی
18:32
محمدطه غذاخور میشود
همیشه آرزو داشتم روزی برسه که محمد طه ی من هم مثل خیلی از بچه های دیگه غذا بخوره وقتی این بار دکترش لیست غذاهایی که مجاز به خوردنشو بهم داد داشتم بال در میاوردم خدایا شکرت پسرم روز به روز داره بزرگتر میشه خدایا کمکم کن تا هیچوقت آرزوهام واسم رنگ عادت نگیره. ...
نویسنده :
مامانی
18:40
بدون عنوان
وقتهایی که خیلی کار دارم و محمد طه ی پرهیجانمم دوست داره بالا پایین بپره و بازی کنه مجبور میشم از روروک استفاده کنم تا با راه رفتن کمی از هیجاناتش تخلیه شه! قربون اون چشمها و نگاه ناز و معصومت بشم نفسسسسسسسسس ...
نویسنده :
مامانی
20:31
توانایی جدید
چند مدتیه که محمد طه علاوه بر غلت زدن و از ته دل خندیدن یه توانایی جدید کسب کرده اون هم چیزی نیست جز نشستن! ...
نویسنده :
مامانی
19:00
بی قراری
مدتیه که محمد طه بی قراره مخصوصا موقع خواب از هر وسیله ای برای خوابوندنش استفاده می کنم از انواع و اقسام جغجغه و کتابهای لالایی گرفته تا تلفن و موبایل وسینی آشپزخونه !!!جدیدا هم که کار من و باباش شده دور دادن آقا طه با ماشین تو شهر تا بلکه تو ماشین بخوابه اما همینکه میارمش خونه یا از رو پام میذارمش پایین بیدار میشه! گاهی اوقات تحملم تموم میشه دلم میخواد سرش داد بکشم اما بعدش با خودم میگم اون که چیزی نمی فهمه تنها کاری که از دستم بر میاد اینه که صبر و طاقتمو زیاد کنم. جالب اینجاست وقتی پلکهاش سنگین میشه و میخواد بخوابه کلا یادم میره از چه فرآیندی واسه خوابوندنش استفاده کردم و از دیدنش لذت می برم و همینکه میخوابه خس...
نویسنده :
مامانی
13:10