محمد طهمحمد طه، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

مسافری از بهشت

واکسن 6 ماهگی

دیروز صبح واکسن ٦ ماهگی محمدطه رو زدیم قبلش خیلی استرس داشتم اما خدا رو شکر که این بار هم مثل ٢مرحله قبل پسرم خیلی آقا بود فقط لحظه ی تزریق بد گریه کرد که جیگرم در اومد.یکی از معضلات واکسن زدن دادن قطره ی استامینوفنه مخصوصا اگه بچه ات هم بد دارو بخوره حالا حتی اگه این قطره با طعم موز یا هرمیوه ی دیگه باشه اصلا مهم نیست مهم اینه که اونقدر تو دهنش نگه میداره که یادت میره بهش قطره دادی و وقتی بلندش میکنی همه رو از دهنش بیرون میریزه و زحماتت رو به راحتی به باد میده اما همه ی اینها میگذره و فقط خاطراتش میمونه و تو دنیایی از تجربه ی شیرین مادرانه میشی!!! یک مرحله ی دیگه از زندگی محمدطه سپری شد و یک ماه بزرگتر!خدایا شکرت ...
15 دی 1391

بدون عنوان

چند روز پیش محمد طه رو واسه چک آپ ماهانه بردم دکتر اونجا فهمیدم که گل پسر این ماه فقط ٣٠٠گرم رو رفته کلی ناراحت شدم.محمد طه خیلی هیجانش زیاده همش دوست داره بالا وپایین بپره وخیلی هم گرمایی وعرق میکنه وجالب اینجاست که دوست داره همیشه رو دست بقیه باشه و همه رو از بالا ببینه و به اتمسفر نزدیک باشه آخه بچم دوست داره خلبان شه! فکر کنم تمام این عوامل دست به دست هم دادن تا نفس مامان این ماه خوب وزن نگیره باز هم خدا رو شکر که صحیح وسالمه. ...
30 آذر 1391

معضلی بنام پستونک

روزهایی که محمدطه خیلی گریه میکرد مجبور شدم برخلاف میل باطنیم بهش پستونک بدم مخصوصا موقع خواب که خیلی بهونه گیری میکرد حالا پستونک خوردن موقع خواب واسش شده عادت من هم که خیلی از پستونک متنفرم بشدت نگران دندونهاشم با اینکه پستونکش ارتدنسیه  میترسم دندونهاش حالت بگیره  به نظرتون چیکار کنم تا خوردن این وسیله ی پلاستیکیه بی فایده از سرش بیفته؟؟؟ البته خیلی جاها هم رفیق شفیقم بوده و به دادم رسیده! ...
17 آذر 1391

بدون عنوان

وقتی گل پسر تو دل مامان بود روزی چند بار باید به وسایل و لباسهای نفس سر میزدم و می بوسیدمش تا آروم شم این وسایل گل پسر   ...
15 آذر 1391

سیر تکاملی محمد طه

محمد طه وقتی متولد شد    محمد طه ٦ روزه!می بینید چقدر ریزه میزه است آقا طه داخل کریر در حال تفکر پسر مامان یه کوچولو بزرگ شد و جون گرفت بنازم این همه جذبه رو!!! اگه فکر کردید پسرم همیشه اخمو سخت در اشتباهید! چقدر شیرین می خندی نفسسسس ...
14 آذر 1391

اولین مسافرت

اولین مسافرت زندگی محمد طه در روز عید قربان به شمال بود.اولش خیلی استرس داشتم می ترسیدم تو ماشین اذیتم کنه اما خوشبختانه همش خواب بود.وقت رفتن به دریا رو نداشتیم اما چند تا عکس از طبیعت زیبای جنگلهای شمال گرفتم که بد نیست شما هم ببینید ...
14 آذر 1391

محرم

تو ایام محرم جایی رفته بودیم که تعزیه برگزار میشد محمد طه هم اونجا نقش حضرت علی اصغر رو بازی کرد واقعا لحظه ی قشنگی بود این هم چند تا عکس از علی اصغر(محمد طه ی)مامان ان شاءالله که حضرت علی اصغر همیشه پشت و پناهت باشه ...
14 آذر 1391