مسافری از بهشت

محمد طه وقتی متولد شد    محمد طه ٦ روزه!می بینید چقدر ریزه میزه است آقا طه داخل کریر در حال تفکر پسر مامان یه کوچولو بزرگ شد و جون گرفت بنازم این همه جذبه رو!!! اگه فکر کردید پسرم همیشه اخمو سخت در اشتباهید! چقدر شیرین می خندی نفسسسس ...

اولین مسافرت زندگی محمد طه در روز عید قربان به شمال بود.اولش خیلی استرس داشتم می ترسیدم تو ماشین اذیتم کنه اما خوشبختانه همش خواب بود.وقت رفتن به دریا رو نداشتیم اما چند تا عکس از طبیعت زیبای جنگلهای شمال گرفتم که بد نیست شما هم ببینید ...

تو ایام محرم جایی رفته بودیم که تعزیه برگزار میشد محمد طه هم اونجا نقش حضرت علی اصغر رو بازی کرد واقعا لحظه ی قشنگی بود این هم چند تا عکس از علی اصغر(محمد طه ی)مامان ان شاءالله که حضرت علی اصغر همیشه پشت و پناهت باشه ...

محمد طه تا یک ماه بعد از تولدش یک پسر فوق العاده ساکت و آرومی بود هر کی به دیدنش میومد میگفت وای چه پسر خوبی !!!!!   چشمتون روز بد نبینه داستان از اونجایی غم انگیز میشه  که آقا طه ی گلمون درست شبی که یک ماهش تموم شد جیغهای بنفشش هم  شروع شد.اما خدا رو صد هزار مرتبه شکر که گریه ها و جیغهای گل پسر فقط تا ٤٠ روز ادامه داشت و الان دیگه نفس مامان یه آقای تموم عیار شده ...

نفس مامان بالاخره بعد از ٩ ماه انتظار سخت اما شیرین بدنیا اومد  البته ٢روز زودتر از موعد مقرر!! قرار بود گل پسر درست روز نیمه شعبان(سالگرد ازدواجمون)بدنیا بیاد اما ١٣شعبان رو واسه ورود به این دنیا انتخاب کرد تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک   ...

چند مدتی بود که میخواستم واسه نازگلم آقا محمد طه یه وبلاگ بسازم اما تنبلی میکردم تا اینکه امروز بختش وا شد.ایشالله که وبلاگ خوبی بشه! نفس مامان امروز ۱۰۲روزشه تو این چند مدتی که وارد زندگی دو نفرمون شده واقعا شور و هیجان خاصی به زندگیمون داده٬اما گاهی اوقات هم واسه انجام دادن کارهای خونه یا رسیدن به سر و وضع خودم واقعا وقت کم میارم حالا کم کم از اخلاقهای طه کوچولو واستون میگم و باهاش بیشتر آشنا میشید!!! ...